اهداف آموزش و پرورش
چکیده
آموزش و پرورش در هر کشورى با اهدافى خاص و متفاوت، انجام مىگیرد. اما آنچه در همه این آموزشها مورد توجه است، اهداف کلى و غایىاند که در چگونگى شکلگیرى و تعیین آنها، اختلاف نظر وجود دارد. نویسنده مقاله معتقد است که اهداف ما در آموزش و پرورش، باید به تحصیل کیفیات خاص ذهنى، نگرشها و احساسات خاصى مربوط باشند تا آموختههاى مدرسه، در جامعه سودمند افتد و دانشآموزان را براى زندگى در آن جامعه آماده سازد
معلمان درباره آنچه که در مدرسه باید انجام دهند، آنچه باید بیاموزند و چگونگى آموختن آن، درباره آنچه باید منتقل کنند و آنچه که باید نادیده بگیرند، تصمیم مىگیرند. دلایل آنان براى این تصمیمات ممکن است متفاوت باشد. در واقع، هر تصمیم واحدى ممکن است نه به یک دلیل، بلکه به دلایل متعددى بستگى داشته باشد. با وجود این، این دلایل طبعا متضمن نوعى عقیده - کم و بیش صریح - راجع به اهداف آموزش و پرورش به طور کلى و نیز راجع به درس یا دوره خاص هستند; فى المثل یک کلاس که افراد آن یازده سالهاند و مثلا مشغول نوشتن یک انشاى انگلیسىاند، ممکن است فقط به این دلیل به این کار اشتغال یافتهاند که این اشتغال شیوهاى است که از طریق آن، معلم مىتواند آن افراد را به کار وا دارد; نیز ممکن است هدف معلم از این کار، این باشد که آنان مهارتهاى لازم ادبى را براى اخذ گواهینامه آموزش دوره عمومى در سالهاى بعد کسب کنند، در این مورد والدین و دولت هر دو گمان مىکنند که این امر ضرورت دارد; در عین حال چنین آموزشى را ممکن است معلم به عنوان وسیلهاى برگزیده باشد.
مقدمه
براى وارد ساختن دانشآموزان در تجربههاى ارزشمند و کمک به آنان در کسب مهارتهاى ارزشمند، این دلایل، مصالح، خواستههاى والدین و جامعه، ارزش نهفته در خودکار یا نتیجه آن، باید به نحوى در شیوه پرداختن معلم به کار خود مؤثر باشند و تا اندازهاى، معیارهایى هستند که معلم با آنها آنچه را که انجام مىدهد و آنچه که امیدوار استبه دست آورد، انتخاب مىکنند; به علاوه، وسایلى هستند که موفقیتیا شکست کار را مىتوان با آنها ارزیابى کرد. به این معنا اهداف عالى [دور]، یا دانى [نزدیک] فعالیتند، فعالیتى که بخشى از فرایند آموزش و پرورش است. همین طور، سخن گفتن از اینکه هدف درس ریاضى، قبول شدن و کسب نمره قبول سطح A در ریاضیات محض است، یعنى دادن هدف خاصى به این درس، آن هم هدفى که مىتوان آن را ارزیابى کرد.
در همه این نمونهها تلویحا به این امر اشاره مىکنیم که ممکن است پیش از انجام کارى «هدفى دانى» که به وضوح طراحى شده است، اشته باشیم; هدفى دانى که معمولا به عنوان معیارى به کار مىرود و از طریق آن ارزیابى مىکنیم که تا چه اندازه در کار موفق بودهایم. کاربرد اصطلاح «هدف دانى» در اینجا براى تفکیک بین تصور یک هدف سریع الحصول براى بخشى از فرایند آموزش و پرورش، و اهداف بلند مدت آموزش و پرورش مفید است. از این رو «هدف دانى» معمولا با غایتیا فرایندى که در کار یا در سن خاصى منظور شده است، ربط دارد.
اهداف آموزش و پرورش
هنگامى که کل آموزش و پرورش را که یک فرد، مشمول آن واقع مىشود، یا آموزش و پرورشى را که از طریق مدارس خاصى ارائه شده استبررس مىکنیم، اگر بپرسیم هدف عالى چنین آموزش و پرورشى چیست، تلویحا اشاره داریم که مرادمان غایتى است که کل این تجربه متوجه آن است; مثلا گروهى از دانشآموزان سابق که درباره تجارب مختلف خود در مدرسه بحث مىکنند، ممکن است کاملا دریابند که هر چند بعضى از مدارس، ظاهرا بر سرغایتى که در آموزش و پرورش خود منظور داشتهاند توافق دارند، با این همه، راههایشان براى نیل به این غایتبه طور چشمگیرى متفاوت است.
همین گروه از دانشآموزان، همچنین ممکن است کشف کنند که در موارد دیگر، مدارسى که ظاهرا غایات دیگرى دارند، على رغم این تفاوت غایات، به دانشآموزان خود تجاربى در آموزش و پرورش ارائه مىکنند که اغلب به تجارب مدارس دیگر شباهتبسیار دارد. بنابراین، از دو مدرسهاى که در نظر دارند آموزش و پرورش عمومى کاملى ارائه دهند، یکى ممکن استبه وسیله دورههایى که طیف وسیعى از موضوعات را در بر مىگیرد، در صدد تحقق چنین منظورى باشد، و دیگرى از طریق دورههایى در باب موضوعاتى که به طور خاص گزینش شدهاند; یا اینکه دو مدرسه که یکى در نظر دارد آموزش و پرورش دانشگاهى بسیار تخصصى را ارائه کند، و دیگرى آموزش و پرورش عمومى و جامعه را در نظر دارد (رشد افراد با سواد و آشنایى به حساب)، ممکن است در مرحلهاى به دانشآموزان خودشان دورههایى بسیار مشابه در زبان، ادبیات، ریاضیات و علوم تجربى ارائه کنند; بنابراین، امکان دارد که مدارس با تعقیب راههاى مختلف، در پى رسیدن به اهداف آموزشى مشابهى باشند. همین طور مدارس با اهداف متفاوت، ممکن است على رغم آن تفاوت اهداف، دورههایى معین مشترکى داشته باشند، اما با مداقه واضح مىشود که در مرحلهاى، اختلاف در اهداف آموزشى، در آنچه که در فراین آموزشى در جریان است، اختلاف چشمگیر و مشخصى پدید مىآورد، و این امر زمانى که تفاوت نظامهاى آموزش و پرورش، مثلا دموکراسى غرب و چین کمونیست را لحاظ کنیم، به بهترین وجه قابل درک است.
اهداف عالى آموزش و پرورش
اهداف عالى آموزش و پرورش معمولا به غایاتى کلى و دراز مدت اشاره دارد، که غالبا تعرى واضح آنها بر حسب سلوکى خاص مشکل است; مثلا از هدف پرورش حاکم حکیم (پادشاه فیلسوف) یا انسانهایى که قادرند از فرصتخود، بخوبى استفاده کنند (ارسطو)، سخن مىگوییم; از هدف رساندن شخص به بلوغ عاطفى و فکرى یا تضمین اینکه کودکان چگونه آموختن را بیاموزند، سخن مىگوییم. چنین بیانات کلى، از حیث گستره روشنگرى در باب آنچه ما معلمان باید انجام دهیم، اختلاف دارند تاکید ارسطو بر آموزش استفاده صحیح از فرصت، حاوى اطلاعات بیشترى است از بیان ناظر به بلوغ عاطفى و فکرى; با وجود این، حتى آن هم نیازمند بررسى چشمگیرى است در باب لوازم و استفاده صحیح از فرصت، قبل از اینکه بتوان از این نظر به عنوان اساس طرح ریزى برنامه آموزشى سود جست.
اهداف بلند مدت آموزش و پرورش حتما باید درجهاى از کلیت را دارا باشند، اما مهم این است که چنین بیانات ناظر به اهداف، وظیفه علمىرا که قصد انجام آن را داریم، قدرى روشن کند; اما اهداف بلند مدت توجه مارا به کل تجارب آوزش فرد معطوف مىدارد، و ظاهرا در مقابل، اهدافدانى (نزدیک) بر تحصیل طرز تلقیها، مهارتها و اطلاعاتى تاکید دارند که مربوط استبه توانایى فراگیر فرد، براى اینکه به عنوان یک انسان عمل کند; و بعدا در این فرصت استدلال خواهم کرد بر اینکه چنین توانایىاى، از یک سو به استقلال فرد مربوط است و از سوى دیگر، به عضویت او در جامعه. براى ایضاح مطلب، مفید است که در بحث آموزش و پرورش، بین اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت تفکیک کنیم، این تفکیک، معلمان را نیز آگاه مىکند از این که در هر دو حوزه تصمیم بگیرند. به علاوه، هدف کلى آموزش و پرورش که معلم به آن معتقد است، باید منطقا به نحوى با اهداف کوتاه مدت او مربوط باشد. تعیین یک هدف کلى براى آموزش و پرورش به مشکلاتى مىانجامد، و رد تلاش براى ارزیابى موفقیت کارهاى خاصى که در فرایند آموزش انتخاب شدهاند، ایجاد مشکل مىکند و معلم را در معرض خطر ابهام و سردرگمى قرار مىدهد; زیرا هر چند یک هدف کلى مستقیما اهداف خاصى را القا نمىکند، [اما] مىتواند و احتمالا باید معیارى باشد که بر طبق آن، نسبتبه ارزش همه فعالیتهاى طراحى شده بتوان حکم کرد. بدین نحو یک هدف کلى، به تجارب آموزشى دانشآموز، جهت و هماهنگى مىبخشد. در مثالهاى یاد شده، راجع به یک درس انگلیسى خاص یا تدریس ریاضیات سطح ,A هدف کلى باید به نحوى در گزینش هدف و اقدام به کار، اثر گذارد. هدف کلى بر ارتباط بخشهاى کل تجارب آموزشى با یکدیگر نیز تاثیر مىگذارد. هدف عالى آموزش و پرورش، مانند مقصدى است که با جهتحرکتى خاص، به آن نایل مىشویم، حتى اگر چند راه براى رسیدن به آن وجود داشته باشد.
این تشبیه هدف عالى آموزش و پرورش به مقصد، مىتواند گمراه کننده باشد، و فهم ما را از اینکه چگونه این اهداف کلى آموزش و پرورش قضاوت ما را درباره موفقیت هر مدرسه خاصى در تعلیم و تربیت دانشآموزانش تحت تاثیر قرار مىدهد، بیش از حد ساده کند; زیرا دانشآموزان در تلاش براى تعیین اینکه تا چه اندازه تعلیم و تربیتخودشان به اهدافش رسیده است، در معرض خطر این تصور قرار دارند که زمانى که مدرسه را ترک مىکنند به مقصد رسیدهاند، و پى نمىبرند که اثر فورى یک تجربه، اغلب با اثر بلند مدت آن بسیار متفاوت است. هرچند این امر ممکن است در ارزیابى موفقیتیک نظام آموزش و پرورش در نیل به اهداف کلىاش اشکالى پدید آورد، اما آنچه را نویسنده وظیفه اصلى چنین اهدافى تلقى مىکند، تحت تاثیر قرار نمىدهد; یعنى اینکه این اهداف، به کل تجارب آموزشى دانشآموز، جهت و هماهنگى مىبخشند.
جنبه دیگر این مساله آن است که بپرسید آیا اصلا نیازى به داشتن هدفى کلى براى آموزش و پرورش داریم یا نه؟ پرینگ (1973، ص 46) بر ضد داشتن چنین هدف کلى استدلال مىکند.
قبل از اینکه بتوان بررسى آنچه را که باید اهداف آموزشى باشد شروع کرد، ابتا باید به دو مفهوم مختلف نهفته در واژه آموزش و پرورش توجه کنیم. این واژه مىتواند به فرایند آموزش و پرورشى که دانشآموزان در آن شرکت دارند، و نیز به دستاوردى که نتیجه این فرایند است، دلالت داشتباشد. وقتى که در باب اهداف کلى یا اهداف نزدیک فعالیتى خاص سخن مىگوییم، مىتوانیم یا جنبه فرایند یا جنبه دستاورد این واژه را مورد توجه قرار دهیم. اهداف نزدیک ریاضیات سطح A مىتواند، با کسب نمره قبولى سطح A باشد و یا انواع خاصى از تجارب ریاضى که دانشآموزان به دست مىآورند. اهداف عالى آموزش و پرورش مىتواند یک رشته تجارب آموشى که باید عرضه شود (فرایند)، یا کسب مهارتها، نگرشها و اطلاعات خاص (دستاورد) باشد.
به علاوه، هر تلاشى براى تعیین اینکه اهداف عالى آموزش و پرورش ما چه باید باشد، بر ما الزام مىکند که آنچه را که در خود مفهوم آموزش و پرورش و نیز در ربط و نسبتبین مقتضیات جامعه خواستههاى فرد، مضمر است، بررسى کنیم. از آنجا که تحصیل و آموزش، بخشى از عملکرد جامعه است، اجتنابناپذیر است که وظیفه مدارس آن جامعه، باید تا حدودى، آماده کردن جوانان براى زندگى در آن جامعه تلقى شود. در جامعه ما این امر به معناى تربیت افراد براى نوآورى و در عین حال انتقال فرهنگمان است. علاوه بر این، ایلیچ (1971، ص 2-12) توجه ما را به «برنامه پنهان» مدرسه بر حسب انتظارات شغلى آینده دانشآموز و اینکه مدرسه چگونه به این معنا به عنوان تعیین کننده شغلهاى آینده عمل مىکند، معطوف مىدارد. در عمل، نیاز به موفقیت در امتحانات عمومى و مدرکهاى کاغذى، این فشار جامعه را بر آموزش و پرورش نشان مىدهد.
نیاز به سواد و حساب، سازگارى پذیرى و استعداد استفاده خردمندانه از فرصت، نشان دهنده فشار جامعه است، براى اینکه مدرسه به نو آورى بپردزاد; و نیاز هب برنامه درسى مناسب و آموزشى اخلاقى و سیاسى نیز، علاقه جامعه را به بقاى خود منعکس مىکند.
در همان حال که جامعه خواستههایى دارد که بناچار بر اهداف عالى آموزش و پرورش معلمان آن جامعه تاثیر مىگذارد، به همان میزان، یکایک اشخاص نیز درخواستهایى دارند که باید مورد توجه قرار گیرد. در پشت مفهوم آموزش و پرورش پیش فرضى در باب طبیعت آدمى، به عنوان یک شخص، قرار دارد. در ارزیابى آنچه که انسان را از دیگر انواع موجودات زنده یا از ماشینها جدا مىکند، واضح است که زبان نقشى چشمگیر بازى مىکند. با کاربرد زبان است که انسانها ارتباط برقرار مىکنند و در عقاید و احساسات یکدیگر سهیم مىشوند. زبان، آگاهى و شناخت آنان از افراد دیگر و موقعیتهایى که با موقعیتخود آنان متفاوت است، گسترش دهد. از طریق بحث، تجارب خود را شرح مىدهیم و به ایجاد یک مجموعه معارف و مشترک و در نتیجه عمومى نایل مىآییم. به علاوه، به جهت اینکه ما به واسطه زبان، موقعیتهایى را که در آنها واقع شدهایم درک مىکنیم، مىتوانیم برنامه ریزى کنیم و قوانینى وضع کنیم، که مختاریم از آنها تبعیت کنیم یا آنها را رد کنیم، و معیارهایى داشته باشیم که به وسیله آنها این تجارب را ارزیابى کنیم; بنابراین، نظرا انسان مىتواند مستعد پیروى از قوانین، ایجاد معیارها و ارائه دلیل براى افعال خود تلقى شود. رفتارى که این آگاهى از گزینش و امکان عالیتبرنامه ریزى شده را نشان مىدهد، ظاهرا وجوه ممیز انسانى را روشن مىسازد.
رشد این خصایص ممیزه در انسانها را باید در استعداد آنان براى پرداختن به علم، استدلال کردن و داوریهاى آگاهانه داشتن، سراغ گرفت. آر.اس. پیترز (1965، ص 47-55) از «شاخص ذهن» سخن مىگوید، و در ادامه استدلال مىکند که معلم باید با آنچه که او «آگاهى دانشآموزانش» مىنامد، سر و کار داشته باشد; بنابراین هرگونه هدف بلند مدت براى آموزش و پرورش، باید ضرورت رشد این آگاهى در انسانها و تضمین ایجاد ذهن جستجوگر را به حساب آورد. آموزش و پرورش هر چه باشد، مطمئنا نباید فرایندهایى را شامل شود که منجر به پدید آمدن دانش آموزانى مىشود که مانند ماشینهاى خودکار، واکنش نشان مىدهند یا منفعلانه همه آنچه را که به آنها مىآموزند، بدون سؤال یا شک مىپذیرند. اگرچه فشارها و خواستههاى جامعه ممکن است لازم آورد که امتحاناتى گذرانده شود، دانش آموخته شود و بر مهارتهایى تسلط پیدا شود، با این همه، راههاى متفاوتى براى تحصیل این امور وجود دارد، و راه تحصیل این امور و راه آگاه سازى ذهن متعلم، اهمیت تمام دارد.
خواستههایى که جامعه و فرد بر آموزش و پرورش تحمیل مىکنند، اغلب متعارض به نظر مىآیند. بحثهاى جارى براى اثبات براى آموزش و پرورش تخصصى بر آموزش و پرورش عمومى، خصوصا در سطح کلاس ششم، یا برترى آموزش و پرورش ناظره به حرف و مشاغل و آموزش و پرورش آزاد، اغلب به نیاز جامعه به شهروندان بسیار متخصصتر، نظیر دانشمندان علوم تجربى و تکنولوژیستها - در مقابل حق فرد براى تحقق استعداد کامل خود به عنوان یک شخص، توسل مىجویند. آشتى دادن خواستههایى چنین متعارض، مسالهاى پیچیده است و نمىتوان راه حلى کلى براى آن ارائه کرد. با این همه، اینکه چنین خواستههایى وجود دارند، ما را وا مىدارد که با دقتبیشترى به خود مفهوم آموزش و پرورش بنگریم و بپرسیم: اولا چه ویژگیهایى آن را به عنوان چیزى خاص مشخص مىکنند؟ ثانیا، آیا هر تحصیلى (هر چیزى که در مدرسه یا دانشکده جریان دارد) در واقع، آموزشى است؟ فقط در این صورت مىتوان درباره اهداف عالى آموزش و پرورش تصمیم گرفت.
آموزش و پرورش، همان طور که در یکى از بخشهاى سابق این فصل توضیح داده شد، مىتواند دو معناى متفاوت داشته باشد: فرایند و دستاورد; به طورى که مىتوانیم بپرسیم به چه جهاتى مىتوان شخص را تحصیل کرده نامید، و به چه جهاتى مىتوان فرایندى را آموزشى نامید.
مردم معمولا واژه آموزش و پرورش را براى توصیف چیزى مىپسندد به کار مىبرند. از این رو، بسیارى از مردم قائلند که کاربرد واژه آموزش و پرورش، تلویحا مىرساند که امرى ارزشمند به دست آمده است، یا فرایند، تلویحا، ارزشمندى است. بنابراین،، از آنچه که آموزش و پرورش مىنامیم، آموزش مردم براى مصرف مواد مخدر، خوددارى از پرداخت مالیات بر درآمد یا سرقت را استثنا مىکنیم. به همین نحو، مطمئنا به جهات اخلاقى، آموزش نحوه کشتن دیگران را استثنا مىکنیم، ولو آنکه امیدوار باشیم که آگاهى از چنین اعمالى مىتواند به حرمتبیشترى نسبتبه زندگى منجر شود; بنابراین براى اینکه امرى، آموزشى باشد، هم محتوا و هم فرایند عملى باید ارزشمند تلقى شوند. این عقیده ظاهرا آنچه را که مبتذل، بى ارزش یا حتى بالاتر، قابل اعتراض است، استثنا مىکند.
بنابراین بوضوح، آنچه در مدرسه جریان دارد لزوما همیشه آموزشى نیست; به عنوان مثال، جمع آورى پول غذا، یا اتلاف وقت در لحظات مختلف روز، تصمیم در باب این که چه تجارب آموزشى و کدام محتواى براى برنامه درسى مدارس انتخاب شود و چگونه دانشآموزان به کار گرفته شوند، باید بر اینکه آیا آنچه در مدرسه جریان دارد، صرف تحصیل استیا نه، مىتواند آموزش و پرورش به حساب آید یا نه، تاثیر اساسى بگذارد. اگر بپذیریم که آموزش و پرورش، این لازمه را دارد که با ارزش است، مىتوانیم به بررسى اینکه این واژه ظاهرا بر چه ویژگیهاى دیگرى - چه راجع به دستاورد و چه راجع به فرایند عملى - دلالت دارد، بپردازیم.
دستاورد آموزشى
هنگام گفتگو از دستاورد آموزشى مدرسهاى خاص، گفتن اینکه هدف، تربیتشخصى تحصیلکرده بوده است، ممکن استحقیقى بدیهى به نظر آید، با اینهمه این امر توجه ما را به تصورى که از عنصر ارزشمند آموزش و پرورش داریم، معطوف مىکند، و ما را به طرح سؤالاتى وامىدارد: آنچه که آموزش و پرورش را ارزشمند مىکند چیست، و چگونه مىتوانیم آن را در انسان تحصیلکرده تشخیص دهیم؟
این ادعا که شخصى که پنج نمره قبولى عادى در گواهینامه دوره عمومى گرفته است، فردى تحصیلکرده است، مىتواند کاملا مورد نقد قرار گیرد. رتبهاى در فیزیک یا مهارت در لوله کشى، عملى فى نفسه است که، ثابت نمىکند شخصى واجد آنهاست فردى تحصیلکرده است، زیرا یک امتحان دهنده بسیار ماهر که فاقد علاقه یا فهم درستى نسبتبه موضوع امتحان خود است، و لوله کشى ماهر که فهم اندکى نسبتبه نظریهاى که اساس عمل اوست دارد، زمانى که مىخواهند آنچه را آموختهاند در مورد مسائل مختلف به کار برند، براى داوریهاى آگاهانه فاقد تخصص و دیدى هستند که لازم است. اگر چنین آموزشى آنان را قادر نسازد که در آینده داوریهاى منطقى کنند، در این صورت ظاهرا انکار اینکه آنان افرادى تحصیلکردهاند موجه است.
بنابراین، تحصیلى که فردى را فرهیخته مىسازد، باید تعمیق فهم و اطلاع از دانشى را تامین کند که بر فعالیت آینده متعلمان سایه مىافکند. اگر این دو مثال را با تفصیل بیشترى بررسى کنیم، مىبینیم که فرد لوله کشى که فهم او از آنچه که مشغول به آن است و دانش او در باب شغلش بر مهارتهاى عملى او سایه افکنده است، کاملا مىتوان گفت که، در حرفه خود فرهیخته است.
اهداف کلی آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران
کمال انسان درنظام تعلیم وتربیت اسلامی رسیدن به قرب الهی است .این هدف غایی بهاهداف زیرتقسیم میشود:
الف - اهداف اعتقادی :
1- ایجاد زمینه لازم برای خودشناسی و خداشناسی و تقویت روحیه حقیقت جویی.
2- تقویت ایمان و اعتقاد به مبانی اسلام و بسط بینش الهی براساس قرآن کریم وسنتپیامبر(ص)وائمه معصومین (ع) بامراعات اصول 12 و13 قانوناساسیدرمورد پیروانمذاهباسلامی واقلیتهای دینی.
3-پرورش روحیه پذیرش حاکمیت مطلق خداوند برجهان وانسان واعمال این حاکمیتدرجامعه براساس اصل ولایت فقیه .
ب ـ اهداف اخلاقی :
1- تزکیه وتهذیب نفس ورشد فضایل ومکارم اخلاقی براساس ایمان به خدا وتقوای اسلامی .
2- پرورش روحیه تعبد الهی والتزام عملی به احکام وآداب اسلامی .
3- پرورش روحیه اعتماد به نفس و استقلال شخصیت .
4- تقویت احساس کرامت اخلاقی وبرانگیختن عزت نفس .
5- پرورش متعادل عواطف انسانی وهمزیستی مسالمت آمیز.
6- پرورش روحیه نظم وانضباط .
7- پرورش روحیه مبارزه بابیکارگی ،بطالت و مشاغل کاذب .
پ - اهداف علمیآموزشی :
1- تقویت روحیه تحقیق ، تعقل وتفکر،بررسی وتعمق، نقد وابتکار .
2- پرورش روحیه تعلیم وتعلّم وتربیت مستمر .
3- شناخت ،پرورش وهدایت استعدادهای افراد درجهت اعتلای فردوجامعه .
4- شناخت اسرار جهان آفرینش وقوانین طبیعت به عنوان آیات الهی به منظور پیشبرد دانشومعرفت وتجارب بشری .
5- ترویج زبان وخط فارسی به عنوان زبان وخط رسمی مشترک مردم ایران وآموزش زبانعربی به منظور آشنایی با قرآن ومعارف اسلامی.
6- توسعه علوم وفنون ومهارتهای مورد نیاز فردوجامعه .
7- پرورش روحیه کتابخوانی ومطالعه .
8- پرورش روحیه مشارکت وهمکاری درفعالیتهای گروهی .
ت - اهداف فرهنگی هنری :
1- شناخت ، پرورش وهدایت ذوق واستعدادهای مختلف هنری وزیبایی شناسی .
2- شناخت زیباییهای جهان آفرینش به عنوان مظاهر جمال الهی .
3- شناخت هنر اسلامی وهنرهای ملی وجهانی مناسب .
4- پرورش روحیه حفظ میراث فرهنگی هنری وتاریخی.
5- شناخت ادب فارسی به عنوان جلوهگاه ذوقهنر ومظهر وحدت ملی واجتماعی کشور.
6- شناخت فرهنگ وآداب وسنن مطلوب جامعه اسلامی ایران .
7-تقویت روحیه احتراز از رسوم منحط وخرافی .
8- شناخت تاریخ وفرهنگ وتمدن اسلام ، ایران و جهان باتأکیدبرفرهنگ معاصر.
ث - اهداف اجتماعی :
1- پرورش روحیه پاسداری ازقداست و روابط خانواده برپایه حقوق و اخلاق اسلامی .
2- پرورش روحیه تحقق بخشیدن به قسط اسلامی وپاسداری ازآن .
3- پرورش روحیه برادری وتعاون اسلامی وهمبستگی ملی وفرهنگی وتقویتآن .
4- پرورش روحیهامربه معروف ونهی ازمنکر به عنوان وظیفهای همگانی .
5- پرورش روحیه احترام به قانون والتزام به رعایت آن .
6- پرورش روحیه نظم در روابط فردی واجتماعی .
7- پرورش روحیه مسئولیت پذیری ومشارکت درفعالیتهای دینی ، فرهنگی واجتماعی .
8- تقویت روحیه تولی وتبری.
9- تقویت روحیه گذشت ،فداکاری وایثار در روابط اجتماعی .
10- پرورش سعه صدرو تحمل آرای دیگران دربرخورد اندیشه ها.
11- پرورش روحیه احترام به شخصیت افراد ومراعات حقوق مادی ومعنوی آنان .
12- پرورش روحیه مقاومت دربرابر تبلیغات سوء.
ج - اهداف زیستی :
1- تأمین سلامت جسمی و بهداشت روانی بافراهم ساختن شرایط مناسب .
2- تقویت روحیه رعایت بهداشت عمومی وحفظ محیط زیست .
3- پرورش روحیه توجه به تربیت بدنی به عنوان زمینهای برای رشدمعنوی انسان .
چ - اهداف سیاسی:
1- ارتقای بینش سیاسی براساس اصل ولایت فقیه درزمینههای مختلف جهت مشارکتآگاهانه در سرنوشت سیاسی کشور.
2- پرورش روحیه اتحاد اسلامی بین مسلمانان وحمایت ازحق طلبان، عدالتخواهان،مظلومان و مستضعفان جهان وتقویت روحیه مبارزه با مستکبران،استثمارگران وستمکاران براساس ارزشهای اسلامی .
3- پرورش روحیه پاسداری از استقلال همه جانبه کشور ونفی هرگونه ستمگری و ستم کشیو سلطهگری و سلطهپذیری .
4- پرورش روحیه سلحشوری به منظور حفظ کیان اسلاموتقویت بنیه دفاعی کشور.
5- تقویت بینش سیاسی نسبت به مسائل ایران و جهان ،بخصوص ممالک اسلامی ومللمحروم.
6- شناخت ترفندهای استعمار واستکبار جهانی و ضرورت مبارزه باآن .
ح - اهداف اقتصادی :
1- توجه به اهمیت رشد اقتصادی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به رشد توسعه اجتماعی .
2- شناخت ارزش و قداست کار ومعاش حلال .
3- مهارت بخشی و ایجاد آمادگی وعلاقه جهت اشتغال مولّد دربخشهایکشاورزی ، صنعتو خدمات .
4- ایجادروحیه ساده زیستی ،قناعت وپرهیز ازهرگونه اسراف ومصرف زدگی و تجمل گرایی.
5- پرورش روحیه انفاق ودستگیری از محرومان .
6- تقویت روحیه عمل به احکام اقتصادی اسلام .
7- شناخت حِرَف ومشاغل مولّد جهت افزایشدرآمد ملی ،رفع بیکاری و وابستگی اقتصادی.
8- تقویت روحیه مبارزه با بهرهکشی اقتصادی ومشاغل خلاف مصالحجامعه اسلامی .
9- شناخت منابع اقتصادی کشور وشیوههای صحیح استفاده ازآنهاوپرورش روحیه حراستاز اموالعمومی وثروت ملی .
اهداف دوره ابتدایی
رأی صادره درششصدوچهل وهفتمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش مورخ29/2/79
در راستای رسالت و مأموریت آموزش و پرورش و جهتدهی به رشد همهجانبهدانشآموزان بر پایه تعالیم و دستورات دین مبین اسلام، اهداف دوره ابتداییبه شرح زیرتعیینمیشود. مدیران، برنامهریزان و همه افرادی که در تعلیم و تربیت دانشآموزان نقشی برعهده دارند،مکلفند در برنامهریزی امور، سازماندهی فعالیتها و انجام وظایف مربوط بگونهای اقدام نمایند که تاپایان دوره تحصیلی دستیابی دانشآموزان به اهداف تعیین شدهممکن باشد.
اعتقادی :
-1 اصول دین رامیداندوبه آن معتقد است .
-2خداوندرادوستداردواورابهترینیاوروکمکمیداند.
-3 بازندگی انبیاء اولوالعزم به ویژه نبی اکرم (ص) ومعصومین تاحدودی آشناست وآنان رادوست دارد.
-4 بامعنای معاد آشناست و میداند که انسان درکارهایی که انجام میدهد نزد خداوندپاسخگواست.
-5 به اولیاء دین، بزرگان و شخصیتهای اسلامی احترام میگذارد.
-6 معنای تولی و تبری رامیداند.
-7 قرآن را از رو میخواند و باترجمه برخی از سورهها آشنایی داشته و از حفظ میخواند.
-8 ترجمه بعضی از احادیث ساده رامیداند.
-9 نمازرابه درستی می خواند وبااحکام ضروری مربوط به نماز و روزه آشنا است .
-10 نمازهای واجب را با رغبت میخواند. (برای دختران)
-11 افراد محرم و نامحرم را تشخیص میدهد واحکام مربوط را رعایت میکند.
-12 با مسائل مربوط به سن تکلیف و تقلید آشنا است و احکام را در حد ضرورت میداند وبهآن عمل میکند. (برای دختران)
-13 باحلال وحرام آشنا است واحکام مربوط رادرحد ضرورت رعایت میکند.
-14 معنای امربه معروف و نهی از منکر را میداند.
-15 به مجاهدین در راه خدا و شهداء احترام میگذارد.
-16 زمانها و مکانهای مقدس ومهم رامیشناسد.
-17 به حضور در مسجد علاقه نشان میدهد و آداب آن را میداند.
اخلاقی:
-1 راستگو وامین است.
-2 مؤدب و مهربان است.
-3 به عهد خود پایبنداست .
-4 مظاهر حیا و عفت در او آشکار است .
-5 احترام به بزرگترهاراوظیفه خودمیداند وبه نظرات آنهاتوجه میکند.
-6 ازوالدین اطاعت میکند.
-7 شجاع وصبوراست .
-8 تمیزاست وپاکیزگی رادوست دارد.
-9 تکالیف شخصی روزانه خودراشخصŠانجام میدهد.
-10 برای رسیدن به موفقیت پشتکار داردوتلاش میکند.
-11 پوشش اسلامی رادوست دارد وآن رارعایت میکند.
-12 اوقات فراغت خودرابافعالیتهاوبازی های مناسبپرمیکند.
-13 امیدواروبانشاط است وازمواجهه با مشکلات نمیهراسد.
-14 ظاهری آراسته دارد.
-15 خطاواشتباه دیگران رادرموردخود میبخشد.
-16 برای رفتارهای خودبادیگران دلیل دارد.
-17 درارتباط بادیگران از کلمات محبت آمیز و دوستانه استفاده میکند.
-18 برای انجام کارهای خود دوستانش رابه زحمت نمیاندازد.
-19 به همکلاسان وهمسالان خود درانجام وظایف یادگیری کمک میکند.
-20 در برابر رفتارهای ناپسند خود پوزش خواسته ورفتار خودرااصلاح میکند.
-21 نظم وانضباط رادرخانه ،مدرسه واجتماع رعایت میکند.
علمی و آموزشی :
1ـ نسبت به شناخت پدیدهها کنجکاواست.
2ـ در فکر کردن، شنیدن، گفتن و بیان مقصود، خواندن و نوشتن و حساب کردن مهارت کافیدارد.
3ـ بازبان فارسی آشنایی دارد و میتواند ازکتاب و روزنامه استفاده کند.
4ـ به اهمیت وارزش اطلاعات واطلاعرسانی درزندگی آگاهاست.
-5 ارزش علم را در انجام درست کارها تا حدی میداند .
6ـ مهارتهای اولیه برای زندگی در جامعه راکسبکردهاست.
-7 با نحوه یادگیری خودتاحدودی آشناست.
8ـ به مطالعه کتاب علاقهمند است.
فرهنگی هنری :
-1 به زیباییهای طبیعت توجه دارد وهماهنگی آن رادوست دارد.
-2 در زمینههای هنری از زیبایی در پدیدههای طبیعی الگومیگیرد.
-3 ازمشاهده آثارهنری لذت میبرد.
-4 ذوق و خلاقیت هنری خود را در انجام فعالیتهانشان میدهد.
-5 سنتها، پدیدهها و آثار موزون را دوست دارد.
-6 بابرخی از آثارمعروف هنری آشنا است.
-7 به خواندن اشعاروقصههای مناسب علاقهمنداست .
-8 برخی از آداب فرهنگی واجتماعی اسلامی - ایرانی رامیداند وبرای آنهاارزش قائل است .
اجتماعی:
1ـ وظایف خود را در مقابل خانواده، دوستان و همسایگان میداند.
2ـ اعضای خانواده خود را دوست میدارد و در انجام کارهابهآنهاکمک میکند.
-3 به معلمین واولیای مدرسه احترام میگذارد.
4ـ به حق خود قانع است و حقوق دیگران را رعایت میکند.
5ـ برای بدستآوردن حق خود از راههای درست تلاش میکند.
-6 همکلاسیهای خود را دوست دارد و به آنها کمک میکند.
7ـ همکاری با دیگران را دوست دارد.
-8 دربازیها و فعالیتهای گروهیشرکت میکند.
9ـ مقررات مدرسه را میداند و به آنها عمل میکند.
10ـ به رعایت مقررات اجتماعی علاقه نشان میدهد.
11ـ به انجام وظایف و مسئولیتهایی که برعهده او میگذارند، پایبند است.
12ـ نظرات اصلاحی دیگران را در مورد خود میپذیرد.
-13 اشتباهات دیگران رابارعایت احترام به آنهاتذکر میدهد.
14ـ در برابر خدمت دیگران قدرشناس است و از آنها تشکر میکند.
-15 آداب سخن گفتن رارعایت میکند.
-16 خدمت کردن به میهن ومردم خودرادوست دارد.
زیستی :
1ـ از حواس خود به خوبی محافظت و استفاده میکند.
-2 در نشستن و راه رفتن واستفادهاز قوای بدنیبه درستی عمل میکند.
3ـ بهداشت فردی و اجتماعی را رعایت میکند.
4ـ در حفظ محیط زیست کوشااست.
5ـ با تمرینها وبازیهای مناسب،قابلیتهای جسمی خویش راافزایشمیدهد.
6ـ نکات ایمنی را میداند و رعایت میکند.
7ـ اهمیت مصونیت دربرابرامراض رادرکمیکند.
8ـ در حفظ سلامتی خود و دیگران تلاش میکند.
سیاسی :
1ـ نظام جمهوری اسلامی ایران را میشناسد، به پرچم کشور احترام میگذارد و سرود ملی را ازحفظ میخواند.
2ـ با زندگی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آشنا استواز اوبه بزرگی یاد میکند.
3ـ اهمیت استقلال وآزادی را در پیشرفت جامعه درک میکند.
4 - به حکومت دینی و ولایت فقیهعلاقهمنداست.
5ـ مسلمانان را دوست دارد و نسبت به امور آنان بیتفاوت نیست.
6ـ اقوام مختلف ایرانی را میشناسد و با آنان احساس همبستگی میکند.
-7 افراد عدالتخواه وحق طلب رادوست دارد.
-8 سران کفار و مشرکین صدر اسلام را میشناسد و با اعمال آنها نسبت به پیامبر و مسلمینآشنا است.
-9 سران کفار و مشرکین معاند بااسلام رادرزمان حاضر میشناسد.
-10 با مفهوم وحدت وامنیت ملی آشنااست .
اقتصادی :
1ـ کارکردن را دوستدارد و بهافرادی که کارهای مفیددارنداحتراممیگذارد.
2ـ وسایل خودراتمیزوسالم نگهمیدارد.
-3 تنپروری، بیکاری و راحتطلبی را از عوامل شکست فرد وجامعه می داند.
4ـ در حفظ اموال عمومی به عنوان ثروت ملی میکوشد و در استفاده از آنها درست عملمیکند.
5ـ مالکیت خود و دیگران را تمیز میدهد و به مالکیت دیگران احتراممیگذارد.
6ـ مشاغل و حرف موجود در محیط زندگی خودرامیشناسد.
7ـ به استفاده از تولیدات داخلی علاقهمند است.
اهداف دوره راهنمایى تحصیلى
رأی صادره درششصدوچهل وهفتمین جلسه شورای عالی آموزش وپرورش مورخ 79/2/29
در راستای رسالت و مأموریت آموزش و پرورش و جهتدهی به رشد همهجانبهدانشآموزان بر پایه تعالیم و دستورات دین مبین اسلام، اهداف دوره راهنمایی تحصیلی به شرحزیر تعیین میشود. مدیران، برنامهریزان و همه افرادی که در تعلیم و تربیت دانشآموزان نقشیبرعهده دارند، مکلفند در برنامهریزی امور، سازماندهی فعالیتها و انجام وظایف مربوط بگونهایاقدام نمایند که تاپایان دوره تحصیلی دستیابی دانشآموزان به اهداف تعیین شدهممکن باشد.(2)
اعتقادی :
-1 اصول دین راباور دارد و برمبنای آن عمل میکند.
-2 خدارابه دلیل ربوبیت شایسته اطاعت میداند.
-3 باانبیاء و ائمه معصومین (ع)آشنایی دارد و به مطالعه زندگی آنهاعلاقه نشان میدهد.
-4 باولایتفقیهآشناییداردورابطهآنراباامامتمیداند.
-5 به رعایت تولی وتبری توجه دارد.
-6 با اولیاء دین ،بزرگان وشخصیتهای اسلامی آشنایی دارد و به مطالعه زندگی آنهاعلاقه نشانمیدهد.
-7 به قیامت وحساب درآن روز راباوردارد و خودرادررابطه با اعمالش درنزد خداوندمسئولمیداند.
-8 نماز را مهمترین راه ارتباط باخدامیداند و به خواندن نمازهای پنج گانه عادت کرده است .
-9 قرآن را صحیح قرائت میکند و با برخی از قصص آن آشناست.
-10 با تاریخ صدر اسلام آشنا است و به آن علاقه نشان میدهد.
-11 فروع دین رامیداند.
-12 میتواند از رساله عملیه خاص سنین خود استفاده کند.
-13 احکام تقلید رامی داندومرجعی برای خودانتخاب کرده است .
-14 احکام مربوط به محرم ونامحرم رارعایت میکند.
-15 به انجام امر به معروف و نهی از منکر علاقه نشان میدهد.
-16 معنای جهادوشهادت رامیداند و به حضور درصحنههای دفاع از دین علاقه نشانمیدهد.
-17 زمان هاومکانهای مقدس رامیشناسد و به وظیفه خود درمقابل آنهاعمل میکند.
-18 در مسجد با رغبت حضور مییابد و در برنامههای عبادی، فرهنگی و اجتماعی آن شرکتفعالانه دارد.
اخلاقی :
-1 راستگو، امانتدار و راز نگهدار است.
-2 به ارزشهای اخلاقی علاقه نشان میدهد.
-3 به ارزشها وتواناییهای خودآگاه است و سعی درپرورش آنهادارد.
-4 دختری عفیف و باحیاء و پسری شجاع وغیوراست .
-5 اطاعت از والدین را وظیفه میداند.
-6 برای انجام کارهای خودشخص اقدام میکند و خودرا ازمشورت دیگران بینیاز نمیداند.
-7 موفقیت دیگران را ارج مینهد و خودنیزبرای رسیدن به موفقیت تلاش میکند.
-8 به دیگران کمک میکند و در رفع ضعفهای آنهامیکوشد.
-9 از لباسهای مناسب اسلامی ایرانی استفاده میکند.
-10 اوقات فراغت خودرابافعالیتهای مناسب پرمیکند.
-11 وضع ظاهری خودراباتوجه به موازین دینی واجتماع مرتب میکند.
-12 توانایی عفوکردن دیگران دراوبوجودآمده است .
-13 بادقت در اعمال خود نسبت به دیگران زمینه اشتباه و خطای آنها را در مورد خود از بینمیبرد.
-14 رعایت احترام دیگران را در صحبت با آنها لازم میداند وباجملات احترام آمیز سخنمیگوید.
-15 کاری ازدیگران خواستن رامگر درصورت ناچاری امری ناپسندمیداند.
-16 به پیشرفت کشور خودوهموطنانش اهمیت میدهدویکپارچگیملی راباارزش میداند.
-17 استفاده از تجربه بزرگترها را برای پیشرفت خود و دیگران لازم میداند.
-18 قبل از عمل فکرمیکند.
-19 به انتقاد از خود و دیگران اهمیت میدهد.
-20 خوب را از بد تشخیص میدهد و گرایش به خوبی دارد.
-21 رفتاری متعادل دارد و سعی میکند براحساسات خود تسلط یابد.
-22 به رعایت نظم وانضباط عادت کرده است .
-23 رعایت قانون را برای حفظ حقوق همه لازم میداند.
علمی و آموزشی :
1ـ نسبت به پدیدههای علمی، محیطی و تجربی حساس است و ارتباط آنها را درک میکند.
2ـ اطلاعات لازم را در حوزههای علومطبیعی، انسانی و اجتماعی کسبکرده و به نقش علوم وکاربرد آنها در پیشرفت جامعه آگاه است.
3ـ با زبان و ادب فارسی مأنوس است و در کاربرد مهارتهای زبانی و استفاده از متون ساده ادبیتوانایی دارد.
4ـ مهارتهای پایه را در ریاضیات میداند و با نقش و کاربرد آن در زندگی و پیشرفت سایرعلوم آشنا است.
5ـ با زبان عربی برای فهم بهتر قرآن و احادیث و ادعیه و ادبیات فارسی تا حدودی آشنااست.
6ـ بایک زبانخارجه درحدتواناییمکالمهسادهوروزمرهآشناییدارد.
7ـ میتواند از رسانههای ارتباطی برای کسب اطلاعات استفاده کند.
8ـ جامعه خود و مشاغل آن راتاحدی میشناسدوبرای زندگی درجامعهمهارتکافی دارد.
9ـ نسبت بهکاربرد علم دربهبود روشهای انجام کار آگاه است.
10ـ روحیه علمی،قدرت استدلال وتفکر انتقادی وخلاق دارد.
11ـ نحوه یادگیری خود را میفهمد.
12ـ شیوه صحیح مطالعه و تحقیق را میداند.
13ـ به تفکرومباحثه علاقهمنداست وباروش تحقیق آشناییعملیدارد.
فرهنگی هنری:
-1بااستعدادهایخودآشنااست وسعی درپرورش آنهادارد.
-2ابعاد زیبایی رادرمخلوقات الهی توصیف میکند.
-3ازمشاهده وبررسی آثارهنری لذت میبرد.
-4 بااستعدادهایهنریخودآشنااست وسعی درپرورشآنهادارد.
-5ازتجاربودستاوردهایفرهنگیدیگراناستفادهمیکندوازتقلیدکورکورانهاجتنابمیورزد.
-6بابرخی از هنرهای اسلامی وایرانی آشنااست.
-7به مطالعه متون ادبی و فرهنگیعلاقهمنداست.
-8بافرهنگوآدابوسننمطلوب جامعه آشنااستونسبتبه آنهااحساس تعهدمیکند.
-9 آثارهنری وفرهنگی راباتوجه به تأثیرات آنهادررشد انسان بررسی میکند.
اجتماعی :
-1 وظایف خودرادرمقابل خانواده ،دوستان وهمسایگان رعایت میکند.
-2نظرات اصلاحی دیگران رادرمورد خودجویا میشود واز آنهااستفاده میکند.
-3 برای گرفتن حق خود ودیگران تلاش میکند.
-4 درانجام کارها از دیگران کمک میگیرد وبه دیگران نیز کمک میکند.
-5 درکارهای گروهیواجتماعی شرکت میکند و به اهمیت نقش رهبری و وظایف اعضاءواقف است.
-6 برای کسب موفقیت تلاش میکند واز موفقیتهای دیگران نیز شادمیشود.
-7 به اهمیت قانون واقف است و رعایت آن را مفید و ضروری میداند.
-8 به وظایف ومسئولیتهایخودآگاه و نسبت به انجام آنهاپای بند است .
-9 به کسانی که مسئولیت خود را انجام نمیدهند باشیوه مناسب تذکرمیدهد.
-10 موفقیتهای جامعه خود را درصحنههای بین المللی ارج مینهد.
-11 بامعنی ایثارآشنا است و درموقع لزوم از خودگذشتگی نشان میدهد .
-12 دربرابرخدمت دیگران قدرشناس است واز آنها تشکر میکند.
-13 نقش زن و مرد را درخانواده و اجتماع میداند.
-14 خدمت کردن به مردم و میهن را وظیفه میداند.
: زیستی
1ـ کارکرد و وظایف اعضای بدن را میشناسدوتناسب آنها را حفظ میکند.
2ـ با بهداشت فردی و اجتماعی آشنااست وآنرارعایتمیکند.
3ـ در حفظ واحیای محیط زیست کوشش میکند.
4ـ برای حفظ سلامتی خود ورزش میکند و در رشته ورزشی مورد علاقه خوددارای مهارتنسبی است.
5ـ باکمکهای اولیه آشنایی دارد ومیتواند ازآنهادرمواقع لزوم استفاده کند.
6ـ برخیازبیماریها وعوامل بیماریزارا میشناسدوراههای پیشگیری ازآنهارامیداند.
-7 نقش تغذیه را در حفظ سلامت بدن میداند و با تغذیه مناسب سلامتی خود را حفظ میکند.
سیاسی:
-1 سلسله مراتب حاکمیت درنظام جمهوری اسلامی رامیداند.
-2 تفاوت حکومت دینیمبتنیبرولایت فقیهرا با سایرحکومتهامیداند.
-3 باتاریخ سیاسی ایران معاصر و مبارزات سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی آشنایی دارد .
-4 نسبت به سرنوشت مسلمانان جهان حساس است .
-5 راههای حفظ استقلال ،آزادی وعدم وابستگی رامیشناسد.
-6 بافعالیتهای سیاسی و شیوه مبارزه پیامبران وائمه معصومین (ع) دردفاع از حق ،آشنا است.
-7 دارای روحیه سلحشوری و دفاع از کیان کشور اسلامی است.
-8 با انتخابات و نقش آرای عمومی در جامعه آشنا است.
-9 در مواجهه با تبلیغات دشمنان میهن اسلامی از خودهوشیاری نشان میدهد.
-10 اهمیت وحدت وامنیت ملی رادرک میکند.
-11 نقش مردم ودین رادرحکومت میداند.
اقتصادی :
1ـ ارزش کاررابرای بهبودوضعیت فردی واجتماعی میداند.
-2 درحفظ وسایل خودمیکوشدوباترمیم آنهاحداکثراستفاده راازآنهامیکند.
-3 اهمیت آمادگی برای کاربیشتروپرهیزازراحت طلبی رادرپیشرفت اقتصادی جامعه میداند.
-4 نسبت به حفظ وتوسعه منابع اقتصادی ملی ومنطقهای خودحساس است.
5ـ مالکیت دیگران رامحترم میشماردونسبت به رعایت آن حساس است.
-6 به نقش مشاغل و حرف درزندگی فردی واجتماعی آگاهاست .
-7 منابع اقتصادی کشورومحیطزندگی خودرامیشناسدونقش آن رادررفاهعمومی می داند.
8ـ احکام اقتصادی اسلام را میداند و درحد وظیفه به آنها پایبنداست.
9ـ برای حمایت از تولیدات داخلی استفاده از آنها را بر کالاهای مشابه خارجیترجیح میدهد.
10ـ به مشارکت در فعالیتهای اقتصادی علاقهمند است.
موضوع: اهداف دوره راهنمایی تحصیلیدر ششصدوچهل وهفتمین جلسه شورای عالیآموزش وپرورش مورخ 79/2/29به تصویب رسید .صحیح است ،به مورداجرا گذاشتهشود.
حسین مظفر
اهداف دوره متوسطه |
اهداف دوره متوسطه
|
پست مفیدی بود ؛ خوشحال می شم از آخرین مطلب سایت من دیدن کنی .
عنوان مطلب : جاینت ، هشتمین شگفتی جهان
اگر تونستی نظرت را هم بگو !